به صورت عمومی در کشور پاکستان با این که ظاهرا یک نظام دموکراتیک برقرار است اما درواقع قدرت واقعی در دست ارتش این کشور است. ارتش هر از گاهی هم باعث سقوط دموکراسی در این کشور بوده است و تاریخ کوتاه این کشور شاهد حکمرانی دو دیکتاتور نظامی بوده که هر دو رییس ستاد ارتش پاکستان بودهاند. به همین دلیل سفر رییس ستاد ارتش پاکستان به افغانستان این بار از همیشه مهمتر و اثرگذارتر از سفر نخست وزیر این کشور است.
جاوید قمر باجوا رییس ستاد ارتش پاکستان به کابل آمده و با مقامهای عالیرتبه دولت افغانستان صحبت و گفتوگو کرده است. محور این بحثها به گفته دفتر رسانهای ریاست جمهوری افغانستان، حمایت پاکستان از روند صلح بوده است. همچنین باجوا با دکتر عبدالله رییس شورای مصالحه ملی نیز دیدار داشته و با وی نیز در مورد ضرورت تقویت روند صلح گفتوگو کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
معمولا سفر مقامهای پاکستانی به افغانستان همیشه با این پیام همراه بوده است که این کشور حامی شکلگیری یک دولت باثبات در افغانستان و خواهان داشتن رابطه حسنه با این کشور است. اما در واقع پاکستان در طول چهل سال گذشته بیشترین صدمات را بر ثبات افغانستان وارد کرده است. اعتراف بعضی از فرماندهان جهادی نشان میدهد که برای پاکستان باارزشترین اهداف در زمان ترور و جنگ، زیربناهای اقتصادی افغانستان بود. یعنی اگر مجاهدین در آن زمان، یک پل، دکل برق، ساختمانهای عمومی و جادهها را تخریب میکردند نزد پاکستانیها ارج و منزلت بیشتری داشت. جنگهای گروههای جهادی بعد از سال ۱۳۷۱ نیز همین خواسته پاکستان را عملیاتیتر ساخت و طالبان آخرین میخ را بر تابوت مدنیت در افغانستان کوبید.
حالا هم سفر قمر باجوا را نمیتوان سفری همراه با حسن نیت دانست. واقعیت این است که به صورت مستمر در زمانی که طالبان با فشار بیشتر دولت افغانستان مواجه شدهاند، مقامهای پاکستانی برای میانجیگری وارد کابل شدهاند. به طور معمول در فصل زمستان که توان جنگی طالبان به دلیل سرما کاهش پیدا میکند، مقامهای پاکستانی به کابل بیشتر سفر میکنند. اما این بار سفر در آغاز تابستان، زمان اوج قدرتنمایی طالبان صورت گرفته است.
واقعیت این است که پس از حملات تروریستی طالبان در یکی دو ماه اخیر و آشکار شدن این موضوع که برخلاف توافق صلح، این گروه نه تنها با القاعده قطع رابطه نکرده که شاخه حقانی این گروه، روابطش را با بقایای داعش در افغانستان گسترش داده است، دولت افغانستان موضع دفاعی خود را در مقابل طالبان تغییر داده و حالت تهاجمی گرفته است. حملات پیدرپی و قدرتمند دولت افغانستان که با حمایت هوایی نیروهای داخلی و ناتو همراه است، طالبان را تقریبا زمینگیر کرده است. برخلاف گذشته که همیشه تلفات بیشتر به نیروهای دولتی وارد میشد، حالا طالبان با افزایش تلفات روبهرو شدهاند. از سوی دیگر شیوع ویروس کرونا، بخشی از فرماندهان طالبان را درگیر کرده و آنان از صحنه جنگ دور شدهاند. در چنین وضعیتی ابتکار عمل به دست نیروهای امنیتی افغان افتاده است. از سوی دیگر تغییرات در سطح رهبری طالبان نیاز به زمان برای نهادینه شدن دارد. ملامحمد یعقوب فرزند ملاعمر که حالا سرپرست رهبری طالبان است، باید فرماندهان وفادار به خود را وارد صحنه کند و افراد ناراضی را دور کند. این تغییرات نیاز به آرامش در جبهههای جنگ دارد اما حالا دولت افغانستان به صورت مداوم درکنار تاکید بر روند صلح، حملات خود را نیز علیه طالبان ادامه میدهد. در چنین موقعیتی مقامهای امنیتی و اطلاعاتی پاکستان با سفر به افغانستان سعی میکنند تا برای طالبان زمان بخرند تا آنها بتوانند دوباره به بازسازی خود بپردازند.
این سیاست بارها در افغانستان تکرار شده است و هر بار با بازگشت مقامهای پاکستان به کشورشان، همان آش بوده و همان کاسه و هیچ تغییری در رویکرد طالبان به وجود نیامده است.
بحث اساسی این است که طالبان برای پاکستان نیروی نیابتی محسوب میشود که مانع نفوذ بیشتر هند در افغانستان است. پاکستان تا زمانی که به این اطمینان نرسد که دولت افغانستان یک متحد استراتژیک برای هند و علیه پاکستان نیست، هیچگونه همکاری برای ثبات و صلح در افغانستان نمیکند. حالا بر دولتمداران افغانستان است که با درس از گذشته، بار دیگر فریب حسن نیت ارتش پاکستان را که متحد درجه یک طالبان است نخورند.